آواز قو

گلبرگ های تنهایی32

  امشب،شب تنفیذ سرنوشتمان میباشد....... شب عفو است ومحتاج دعایم.....ز عمق دل   دعایی کن برایم.... اگر امشب به معشوقت رسیدی،خدارو میان اشکهایت تودیدی،کمی هم نزد او یادی زما کن. کمی هم جای ما او را صدا کن .بگو فلانی رو سیاه است. دو دستش خالی وغرق گناه است...... بکویارب تویی دریای جوشان .در این شب رحمتت،بر وی بنوشان...............آمین و   حافظ وصال میطلبد از ره دعا.............. یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن.............. تو منزهی ،ای که جز تو معبودی نیست........ فریاد، فریاد،برهان مارا از آتش . ای پروردگارمن.................... ای خوب من.......ای محبوب من....... ...
31 مرداد 1391

گلبرگهای تنهایی 21

سلام...................... سلامی چو بوی آشنایی....           امروز تولد محمدم .......... سیدمحمدرضای مخملی عزیزم میباشد. چون امروز روز کاریشه ....دیشب همگی بهش تبریک گفتیم . من ،مهدیه سادات و فاطمه.،سید جلال،وخانواده،هداسادات وخانواده، حسنا سادات،ومحمد.سید جمالدین.سید تقی...... هدیه هام از قبلا آماده بودند .تقدیم شد       دیشب رفتم بالا  البته با محمد وامیرطاها ،مه یاس ،محسن. کمی نشستم وقتی می خواستم برگردم ،حسناسادات اومد تاتولد محمد رضا رو تبریک بگه.به من گفت ،مامی بشین باهم بریم پایین. کمی نشستیم ، آخه محمدم پیش ما بود .ما همگی ...
31 مرداد 1391

گلبرگ های تنهایی 26

بانام ویاد خدای مهربان......          اجرنامن النار یا مجیر...... دعای مجیر .....دعای بیض الرمضان(سیزدهم تاپانزدهم) سلام ......سلامی از دل نگران وبیقرار.ولی پر از امید به لحظات آینده ..... از پنجم امرداد ننوشتم .......بیمار بودم دل خسته و زار بودم .....و از لطف مخابرات ممنونم .چون انگاری با من بیمار همدلی کرد ....کابل برگردان و قطع ارتباطات بود .......فقط با گوشی همراهمان همراه بودیم........     عمری با روح وجسممان نساختیم .حالا ایشان بامانمی سازد . روح در جسم نمی گنجد...... روح سرگشته درون کالبد پر میزنه .به هرسو سر میزنه .....گهی به زادگاه گهی به خاطرات..... گ...
31 مرداد 1391

گلبرگ های تنهایی26

سلام دوبار ه .......... نهم ودهم امرداد ،تولد گلهای زندگی من وهمسرم (سیدتقی ومهدیه ساداتم بود) تبریکات مخصوص گفته شد ........وهدایای ناچیز. چون من و بابا کمی کسالت داشتیم تقریبا کمتر های وهوی داشت .شرمنده ی گل روی شما دو تا عزیزشدیم. مهدیه پس از انتظار موقع رفتن سرکار بافریاد گفت.................. مامان وبابا وهمگی تولدم مبارک .........              برای همه پیامک فرستاد .تولدم .مبارک.......قربون دل کم طاقتت برم. عزیز پر احساسم.......... دختر گلم......پاینده باشی ......     سیدم .تولدت مبارک .......پراز امید باشی..........عزیزم توکه...
31 مرداد 1391

گلبرگهای تنهایی17

به نام هستی بخش جانها....... .........آن مرغ که جز در چمن آرام ندارد .                پیداست که مسکین خبر از دام ندارد......   کار دل باتو ندانم به کجا انجامد . اونو آموز وترا شیوه دل آزاریهاست.......     با سلام :                           خوب باشین وسرحال......کیفتون کوک ......دماغ تون چاق.......................   این چند روز عید بود .تبریکات سلام وصلوات .....   جمعه کلی سرگدمی  ومهمان دار...
31 مرداد 1391

گلبرگهای تنهایی36

سلام.تولد تولد....... امروز بیست وهشتم مردادماه تولد عاطفه وسالگرد ازدواح سید جلال و عاطفه جان میباشد   پیوندتان مبارک.. ...
29 مرداد 1391

گلبرگ های تنهایی34

سلام .تسلیت مردم ایران.... چند روزی از زلزله دلها نگذشته،(تکان خوردن دلهای عاشق خدا وماه صیام) زلزله ی ویرانگر زمان از راه رسید .وملتی را عزادار کرد..........        دیشب منزل برادرزاده ی همسرم دعوت بودیم .جایتان سبز .... خوش گذشت ودیداری تازه شد. بعد از افطار برگشتیم.ساعت دو نیمه شب نسرین زنگ زد مامان محمد پهلوش درد میکنه .نگران شدم .گفتم بیارش پایین من یکی از بچه هارو صداکنم تا ببرینش دکتر .اومدند وسریع با سیدم رفتند بیمارستان .وقتی برگشتند اذان تمام شده بود وطفلکیها فقط آب خورده بودند .دکتر برایش مسکنی تزریق کرده .ولی اصلا ساکت نبود مدام از درد مینالید.تا ساعت هفت نسرین وقت سونوگراف...
26 مرداد 1391

گلبرگهای تنهایی7

.. بانام ویادایزد یکتا مولاعلی میفرماید.هوشمندان که هوشمندانه به تحولات جهان مینگرندوخردمندانه به گردش روزگار می اندیشند .ازامروز خویش به خاطر فردای خودبهره می گیرند ودنیای خودرامزرعهءآخرت خویش میشمارند.   ازآن گناه بپرهیزیم که درچشممان کوچک جلوه کند........ چشمان شماکلیدعفاف شماباشد واین کلید رااگربه نامحرم واگذارید.گنج عفت خویش راازدست دادید....   وآن مردمی که گناهان کوچک راناچیزشمارند.خیره سرانه به گناهان بزرگ درافتند....   خدایا ساعت ٢نیمه شب شدخوابم نمیبره اروم رفتم کمی آب خوردم هواخیلی سردشده درابسته پنجره هابسته .وهمه پتوکشیدند بازهم مچاله شدند.دستگاه جمالم روروشن کردم .دستش درد نکنه اجازه   دا...
23 مرداد 1391

گلبرگهای تنهایی 7

بنام خدا. چشم هارا باید شست جوردیگر باید دید. واژه ها راباید شست . ..واژه باید خود باد...واژه باید خود باران باشد. چترهاراباید بست                                                                                     &...
23 مرداد 1391

گلبرگ های تنهایی28

                 درود خوبان..... مقدمش گرامی.کریم اهل بیت ،آمد ...           اوصاف حسن به هر زبان باید گفت.....              میلاد امام حسن مجتبی را این دم .............. تبریک به صاحب الزمان باید گفت.......... میلاد کریم آل طه رابر همه کس تبریک باید گفت........ ماه نیمه شد ......   روزها از پی میگذرند .....به قول خواجه حافظ .. بر لب جوی بنشین وگذر عمر وببین........................................ همین چند روز پیش بود که سیل ت...
23 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آواز قو می باشد